مژگان جایز عضو هیئتعلمی پژوهشکده باستانشناسی و سرپرست هیأت با اعلام این خبر گفت: فصل نخست بررسی غارها و پناهگاههای صخرهای دوران پارینهسنگی در بخشی از دشت ایذه معروف به تنگه آببندان که تنگهای نعل اسبی شکل در حاشیه تالاب فصلی بندون با ساختارهای کارستی است و منجر به شکلگیری فضاهای غاری و پناهگاهی متعدد در منطقه شده انجام شد.
به گفته این باستانشناس، در این بررسی تخصصی، ثبت، نقشهبرداری و نمونهبرداری کنترلشده یافتههای فرهنگی دوران پارینهسنگی شامل دست ساختههای سنگی سطحی بهصورت حرفهای انجام شد.
جایز تصریح کرد: نتایج مقدماتی بررسی تنگه بندون ایذه نشان میدهد که در دوران پارینهسنگی جدید و فراپارینهسنگی گروههای شکارگران-گردآورندگان در دفعات مکرر و بهصورت فشرده از فضاهای غار و پناهگاههای صخرهای منطقه بهعنوان سکونتگاههای کوتاهمدت و طولانیمدت استفاده میکرده اند.
او افزود: تعداد و تراکم بالای محوطه های پارینه سنگی و فراوانی دست ساخته های سنگی این دوران در این منطقه به وضوح نشانگر اهمیت بالای این منطقه در مطالعات پارینه سنگی ایران است.
این باستانشناس بابیان اینکه بررسی دشت ایذه اولین بار در دهه ۱۹۷۰ میلادی توسط باستانشناس آمریکایی «هنری رایت» بهصورت موردی صورت گرفته است گفت: فصل نخست بررسی غارها و پناهگاههای صخرهای تنگه بندون به بازبینی و تکمیل مطالعات سالهای گذشته و همچنین بررسی مناطق جدیدی متمرکز است که برای اولین بار موردبررسی پیمایشی پیاده و فشرده قرارگرفتهاند.
به گفته او، نتایج این فصل از بررسی که با مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری صورت گرفته، شامل تعیین محوطههای دارای نهشتههای فرهنگی مناسب برای کاوش در فصول آتی این طرح میشود که در آن مطالعات دیریناقلیمشناسی منطقه بر اساس مطالعه رسوبات نهشته شده در کف تالاب فصلی نیز پیشبینیشده است.
این باستانشناس اظهار کرد: اهمیت دشت ایذه در مطالعات پارینهسنگی ایران بهطور کلی و زاگرس بالأخص در موقعیت جغرافیایی آن بهعنوان منطقهای مابین زاگرس مرکزی و جنوبی است.
او بابیان اینکه این منطقه مرز مابین قلمروهای فرهنگی است که بهاحتمال زیاد گروههای شکارگران-گردآورندگان متفاوتی در آنها سکونت داشتهاند تصریح کرد: به همین دلیل تداوم مطالعات باستانشناسی پارینهسنگی در این منطقه منجر به آشکار شدن نتایج علمی درزمینه جابه جاییهای جمعیتی گروههای انسانی در انتهای دوران پارینهسنگی میشود.